بررسی علل عقب ماندگی کوهنوردی ایران نسبت به کشورهای پیشرو

 

کوهنوردی در حقیقت یک ورزش واراداتی به کشور ماست که منشا و مهد آن کشورهای غربی هستند. آنچه که امروزه ما به عنوان کوهنوردی میشناسیم در قرن نوزدهم در آلپ و در دوران طلایی آلپینیسم با صعود بلندترین قلل این منطقه مانند ماترهورن پدیدار شد. پس از آن با سفر کوهنوردان این منطقه به کشورهای دیگر مانند امریکای جنوبی، آسیا و سایر کشورها کوهنوردی نیز شروع به توسعه کرد.

شروع کوهنوردی در کشور ما اما به ابتدای دهه ۱۳۲۰ شمسی تقریبا برابر با ۱۹۴۰ میلادی باز می گردد. در همین سالها بود که کوهنوردی در ایران دارای تشکیلات رسمی شد. اولین صعودها به قلل بلند کشور توسط ایرانیان پیشگامی مانند محمود اجل، کغام میناسیان، کاظم گیلان پور، جلیل کتیبه ای و سایر اسطوره های کوهنوردی ایران در همین دوران انجام شد.

البته این صعودها به نسبت زمان روز جهان فنی نبودند. هر چند در این دوران صعودهای فنی مانند اولین صعود گرده آلمانها نیز به انجام رسید که در واقع توسط کوهنوردان خارجی صعود شدند. چند صعود ابتدایی دیواره علم کوه نیز در همین دوره توسط کوهنوردان فرانسوی و لهستانی … و با کمک کوهنوردان ایرانی به سرانجام رسیدند.

مصادف با تولد کوهنوردی در ایران کوهنوردان پیشگام اروپایی دیواره هایی مانند آیگر، ماترهورن و … را صعود کردند. حتی قله های مرتفعی مانند کمت به ارتفاع ۷۷۵۶ متر توسط پیشگامانی مانند اریک شیپتون در سال ۱۹۳۱ آنهم به سبک آلپی به پایان رسیده بود. اولین صعود خانتنگری به ارتفاع ۷۰۱۰ متر نیز توسط روسها در سال ۱۹۳۱ انجام شد. تقریبا ۱۰-۱۵ سال پس از این دوره اولین کلاسهای آموزش کوهنوردی در ایران شکل گرفت. همزمان با تولد فدراسیون کوهنوردی در ایران بود که قلل ۸۰۰۰ متری در جهان یکی پشت سر هم صعود میشدند.

 

در همین نگاه اجمالی می توان متوجه شد که پیشینه کوهنوردی در کشورهای پیشرو مانند کشورهای شرق و غرب اروپا با ایران تفاوت واضحی دارد. این پیشینه کوهنوردی به شکل دانش تجمیعی و سینه به سینه می تواند به عنوان بن مایه صعودهای برتر پدیدار شود.

 
 
اورست
                    تیم لهستانی ها در اولین صعود زمستانی اورست

فرهنگ سخت کوشی و کوهنوردی

نیازی به گفتن نیست که کوهنوردی ورزشی سخت و طاقت فرساست. جالب آنکه کشورهایی در کوهنوردی پیشرو هستند که به نوعی فرهنگ سخت کوشی در آنها نهادینه شده است. به طور مثال ده مسیر در کی۲ گشایش شده که ۴ مسیر آن متعلق به ژاپنی هاست. در مورد ژاپنی ها یک نوع مرگ به نوع کاروشی وجود دارد که به معنای مرگ در اثر کار زیاد می باشد. مثالهای دیگر از کشورهای دارای فرهنگ سخت کوشی می توان به آلمانها، روسها، لهستانی ها و کوهنوردان کره جنوبی اشاره کرد. نوع آموزش کوهنوردی نیز در برخی از این کشورها ارتباط مستقیمی با فرهنگ سخت کوشی دارد. به طور مثال تمرین کوهنوردی در اتحاد جماهیر شوروی سابق را می توان مطرح کرد.

در این کشور یک مربی از بین کوهنوردان جوان و قوی مسئولیت آماده سازی شاگردان را برعهده داشت. و بنابراین یک کوهنورد قبل از انجام یک صعود پیشرفته می بایست بین ۴۰ تا ۱۰۰ صعود آسانتر را تحت نظر به انجام می رساند. حوادث ندرتا اتفاق می افتادند و در صورت روی دادن حادثه به دقت آنالیز می شدند. هر ساله تحلیل حوادث روی داده در کوهستان منتشر می شد. ۱۰۰۰ کیلومتر اسکی در یک فصل زمستان، یک ماه کمپ در پامیر، تمرین ۱۰۰۰ متر دیواره نوردی در روز چیزهایی هستند که یک کوهنورد برتر خلق می کنند.

فرهنگ خطر پذیری و کوهنوردی

با بررسی کشورهای پیشرو در کوهنوردی یک عامل دیگر به چشم می آید و آنهم ریسک پذیریست. عموما کشورهای پیشرو در کوهنوردی جهان دارای فرهنگ خطرپذیرتری نسبت به سایر کشورها بودند. این فاکتور به خصوص در کشورهای بلوک شرق به خوبی نمود دارد. حتی ردپای این ریسک پذیری را در رفتار کوهنوردان غربی پیشرو مانند اتریشی ها و سوییسی ها نیز می توان مشاهده کرد.

حمایت مالی و معنوی از کوهنوردی

حمایت به خصوص حمایت های مالی تاثیر بسزایی در کوهنوردی داشته و دارد. صعود به کوههای بلند و کسب تجربه در فضای جدید مستلزم هزینه است. حتی بهترین کوهنوردان تاریخ مانند نسل دهه طلایی کوهنوردان لهستان نیز با وجود این حمایت ها توانستند به کسب دستآورد در کوههای بلند برسند. از جمله این حمایت ها می توان به پروژه هشت هزارمتری های زمستانی لهستانی ها اشاره کرد که در همین اواخر به سرپرستی آرتور هایزر و با حمایت مستقیم رییس جمهور لهستان انجام گرفت. نبود حمایت ها می تواند تاثیر منفی زیادی داشته باشد. برای انجام کار نو در کوههای بلند نیاز به تجربه است و کسب تجربه بدون چندین بار حضور در منطقه میسر نمی شود.

اما این تنها دولت ها نیستند که از کوهنوردی حمایت میکنند. بسیاری از صعودهای امروز در سطح جهانی با حمایت از بخش صنعت صورت می پذیرد. حمایت مالی از تیم ها باعث میشود تا کوهنورد بتواند با آرامش بیشتری روی مباحث صعود تمرکز داشته باشد.

آموزش کلاسیک یا آموزش استاد شاگردی

آموزش کوهنوردی در کشور ما نوعا به شکل کلاسیک است که بیشترین تمرکز را روی تکنیک ها دارد. در حالیکه صعود کردن نوعا ترکیبی از فنون است که نیازمند تاکتیک و استراتژی دقیق می باشد. چیزی که انتقال آن در سیستم آموزش کلاسیک اگر نگوییم غیره ممکن، بسیار دشوار خواهد بود. انتقال این مهارت تجربی بر اساس آنچه در کشورهای پیشرو انجام میگیرد نوعا سینه به سینه یا از نوع استاد شاگردی است. کشورهایی مثل اسلوونی، لهستان و فرانسه را می توان در این مورد مثال زد و در کشور ما هم سیستم های اردویی شباهت زیادی به این روش دارند.

آموزش کوهنوردی

فعالیت های تک بعدی

یک دلیل دیگر را نیز می توان نوع نگاه به تمرینات و فعالیت های تک بعدی دانست که در سطح کوهنورد انجام میشود. بسیاری از بهترین کوهنوردان سطح جهان مانند بابانوف، ویتک کورتیکا، استیو هاوس، اولی اشتک و … هم در زمینه پیمایش و قله نوردی و هم در زمینه سنگنوردی و درای تولینگ دارای سطح بالایی هستند. توانمندی در هر دو حوزه باعث میشود دست کوهنورد در هنگام صعود باز بوده و بتواند گزینه های فنی تر در کوههای بلند را انتخاب کند. این در حالیست که در کشور ما اکثر فعالان در این زمینه روی یکی از دو مورد تمرکز می کنند. قله نوردان معمولا تمرین فنی کمی دارند و علاقمندان به صعودهای فنی نیز به طور گسترده ای تمرینات استقامتی و قله نوردی را کنار می گذارند.

برای درک بهتر این دلیل باید گفت که هر چهار کوهنوردی که در بالا ذکر شد توانمندی صعود درجه سختی ۵.۱۲ یا بیشتر و همچنین توانمندی خوبی در قله نوردی و حتی اسکای رانینگ از خود ارایه داده اند.

 
صعود ترکیبی و درای تولینگ

مهارت در صعودهای ترکیبی و درای تولینگ

یک مهارت مورد نیاز برای صعودهای بلند در ارتفاعات بالا توانمندی در کار با ابزار یخنوردی به صورت ترکیبی و درای تولینگ است. کوهنوردان تربیت شده در کوههای آلپ به دلیل ماهیت کوههای این منطقه و نوع آموزش موجود به طور نسبی سطح بالایی در این فاکتور دارند که باعث میشود بتوانند از این مهارت در ارتفاعات بالاتر بهره ببرند.

در جمع بندی می توان گفت که مجموعه ای از دلایل مانند نگاه تک بعدی به فعالیت ها، عدم وجود مهارت های کلیدی مانند صعودهای ترکیبی، نوع فرهنگ و تربیت فرهنگی، حمایت ها و سیستم آموزش از جمله دلایلی هستند که می توان آنها را به عنوان بعضی از دلایل عقب ماندگی کوهنوردی کشورمان نسبت به کشورهای پیشرو در این زمینه بر شمرد. در پایان باید اشاره کرد که قطعا این نوشته کامل نیست و بر خود آن نیز نقد وارد است. پذیرای نقطه نظرات پیشکسوتان و صاحب نظران عرصه کوهنوردی می باشد.


منبع :
تعداد بازدید:184
کلیه حقوق مادی و معنوی محتویات این سایت محفوظ است