افراسیاب نصودی کیست؟!

شود کوه آهن چو دریای آب                       اگر بشنود نام افراسیاب

کوهنوردی از ورزش های فضای باز متفاوت است، زیرا طبیعت به تنهایی زمینه فعالیت و چالش های زیادی را برای شما فراهم می کند. صعود به کوه نمایانگر هیجاناتی است که با آزمایش شجاعت، تدبیر، حیله گری، قدرت، توانایی و استقامت فرد تا حد بالایی در شرایط خطر ذاتی ایجاد می شود.

کوهنوردی، نسبت به سایر ورزش ها به میزان بیشتری یک فعالیت گروهی به حساب می آید زیرا هر عضو در هر مرحله از موفقیت خود توسط گروه پشتیبانی می شود. برای بیشتر کوهنوردان، لذت کوهنوردی نه تنها در “فتح” یک قله؛ بلکه در رضایت جسمی و معنوی ناشی از تلاش شدید شخصی، مهارت روزافزون و تماس با عظمت طبیعی است.

زندگینامه افراسیاب نصودی

محمدحسن (افراسیاب) نصودی از کوهنوردان پیشکسوت و معلم برجسته اهل تنکابن است. او در سال ۱۳۲۵ در یک خانواده تقریباً پرجمعیت متولد شد که شامل ۴ خواهر و ۳ برادر می باشد.

خانه پدری ایشان در یکی از روستاهای تنکابن به نام چالکُش است که با جنگل فاصله چندانی نداشته است و برای تأمین نیازهای روزانه به نگهداری دام می پرداختند و هریک از فرزندان در این امر، خانواده را یاری می کردند. محمدحسن نیز برای همکاری با خانواده، روزانه دام ها را برای چرا به طبیعت اطراف محل زندگی خود می برد که همین امر سبب مشخص شدن علاقه او به طبیعت گشت و همین علاقه از دوران کودکی در وجود او قرار داشت.

تحصیلات ابتدائی را در دبستان تربیت چالکش و دوره دبیرستان (راهنمائی) را در مدرسه ششم بهمن کتالم مشغول بود. در ۱۳ سالگی همراه برادرش راهی خَشچال شد و قله های خشچال، نیاردره، گوزن چال، سیالان، دوگر، ایشه سر، شاه سفیدکوه، گرد بازو، تنوره کش آراسوج اشکرسر، تیرخورده سنگ را صعود کرده بود. در سال تحصیلی ۴۳ـ۱۳۴۲ به پس قلعه رفت و در آنجا با آقایان گقام میناسیان، هوسپیان، میکائیل و اسحاق از اعضای باشگاه آرارات تهران و همچین عکاس آقای طهماسبی  آشنا شد و فنون کوهنوردی را از آنان یاد گرفت.

سپس در صعود های بعدی همراه آنان راهی دره یخار دماوند شدند.

دیدار افراسیاب نصودی با دماوند

وی اول نظری تا نوبت اول امتحانات را در دبیرستان حافظ تنکابن گذراند. آنگاه به دلیل مشکلاتی که با مدیر مدرسه داشت، با فراهم کردن شرایط لازم از تنکابن به تهران می رود و بعد از بررسی مدارس در سال ۱۳۴۳، در مدرسه ای به نام کمال (سهروردی) ثبت نام و در آنجا مشغول به تحصیل می شود. تنها با گذشت ۷ یا ۸ روز از زمان ثبت نام بخشنامه ای صادر شد با این عنوان که افراد علاقه مند به کوهنوردی می توانند برای ثبت نام مراجعه کنند.

افراسیاب در آستانه ۱۸ سالگی در این فراخوان برای صعود قله دماوند شرکت می نماید و با راهنمائی آقای علی فرامرزپور در رینه به اتفاق ایشان قله دماوند را صعود نمود. از بین یازده نفر، شش نفر به قله رسیدند و فدراسیون کوهنوردی ایران در امجدیه به هر نفر یک کلنگ و طناب انفرادی داد.

پس از منحل شدن مدرسه کمال، در سال ۱۳۴۴ به مدرسه بوعلی سینا در بهارستان مراجعه و ثبت نام کردند. وی تا پایان دوره دیپلم در این مدرسه حضور داشتند و با موفقیت تحصیلات خود را به پایان رساندند. آنگاه سال ۱۳۴۸ در اولین سمینار کوهنوردان ایران که در اردوگاه منظریه تشکیل شده بود شرکت کردند که در حدود ۵۰۰۰ نفر دیپلمه در آن شرکت داشتند و در میان آنها تنها ۳۹ نفر موفق به کسب رتبه اول شدند.

معلم کوهنورد

در دوره سپاه دانش قله های اطراف بیجار، قیدار، طارم، قافلانکوه را صعود کرد. در ایذه اهواز موفق به صعود قله زرد کوه کولنجی، کوهرنگ و کوه های صفه، قله جوپار در کرمان و هزار و بارز، قله دنا و قاش مستان، بیژن ۱ و ۲ و ۳ در شیراز (از مسیر کهکیلویه و بویراحمد قابل صعود هستند) شد.

در مرداد ماه سال ۱۳۵۰ در اولین دوره ۱۳ روزه کوهنوردی مدل پوستر که در شیرپلا توسط فرانسوی ها و لهستانی ها برگزار شده بود، شرکت کرد. آنگاه با کمک آقایان عبدالحسین عزیزی و حراستی وارد باشگاه تهران جوان شد که زیر نظر استاد اکبر بشردوست بود.

از سال ۱۳۵۱ به تهران رفت و تدریس حرفه ای و شغل معلمی را ادامه داد. او در منطقه ۱۳ تهران در سه مقطع در مدرسه کمال تدریس کرد و توانست به عنوان معلم برتر، مدال برنز را دریافت کند. سپس با قبولی در آزمون توانست در رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران قبول شده و به صورت حرفه ای تر به تدریس خود ادامه دهد. در همان سال برای فعالیت حرفه ای در باشگاه کوهنوردی بیستون (تهران جوان) ثبت نام کرد.

عشق به طبیعت در افراسیاب نصودی

در زمان پیش آهنگی از طرف آموزش و پرورش در اردوهای آموزشی کوهنوردی شرکت نمود. در این دوره، وی هر روز قبل از صرف صبحانه قله را فتح می کرد که علاقه او به طبیعت را نشان می داد؛ این کار او مورد توجه مربی باشگاه، آقای ابراهیم صدری و دکتر حسین بنائی قرار گرفته بود.

به دلیل علاقه زیادی که به طبیعت داشت فعالیت کوهنوردی را در کنار شغل معلمی ادامه داد و قلل زاگرس در مرداد سال ۱۳۵۲، به همراه آقای بهرام عمرانی قله زردکوه ۴۲۲۱ متر، با باشگاه کوهنوردان تهران جوان قله دنا ۴۴۰۹ و قله سهند ۳۶۵۰ را صعود کردند.

در سال ۱۳۵۴ از طریق باشگاه تهران جوان به مربیگری آقای اکبر بشردوست و یکی از فاتحان اورست و کلیمانجارو آقای قاسم دادفرما و جمعی از کوهنوردان جوان از مسیر کلاردشت-رودبارک راهی علم کوه شد و توانست این قله ۴۸۵۰ متری را صعود کند.

از قله های مرکزی ایران توانست در مرداد سال ۱۳۵۵ به همراه آقای بشردوست قله ۳۹۰۰ متری کرکس و در تیر ماه سال ۱۳۵۶ قله ۳۷۰۰ متری شهباز(اراک) را زیر پا گذاشته و موفق به صعود شود.

آغاز یک دوستی پُرثمر

وی در سال ۱۳۵۶ دوره سنگنوردی را زیر نظر باشگاه تهران جوان و فدراسیون، در پس قلعه و دره اسون برگزار کرد و دومین دوره سنگنوردی پیشرفته را در کلک چال به سرپرستی دکتر حسین بنائی و ابراهیم صدری گذرانده و تاکنون در سال های مختلف توانسته یازده بار قله پر عظمت دماوند و ۲۸ بار قله توچال را صعود کند.

این پیشکسوت عزیز از کوه های منفرد البرز شرقی با سرپرستی آقای بشردوست به قله ۴۱۰۰ متری تفتان و با گروه پیش آهنگان آزاد قله ۳۲۵۰ متری بینالود را صعود کرد. لازم به توضیح است که در سال های ۱۳۵۵ و ۱۳۵۷، دو شب به اتفاق اعضاء باشگاه تهران جوان به سرپرستی اکبر بشردوست سرقله دماوند شب مانی کرد.

در مسیر صعود به منطقه دریاسر با حاج علیرضا صباغیان آشنا می شود و این دوستی باعث تشکیل هیئت کوهنوردی تنکابن شد. در سال ۱۳۶۳ به صورت رسمی و در سال ۱۳۶۷، حکم آن از طرف فدراسیون استان صادر شد که آقای علیرضا صباغیان به عنوان رئیس هیئت و آقای محمد حسن (افراسیاب) نصودی به عنوان دبیر هیئت منصوب شدند. بعدها حاج باقر زرکندی و حاج ارسلان مجد فریدی نیز به هیئت پیوستند.

وی خرداد ماه سال ۱۳۷۱ برای صعود به قله سماموس با همکاری هیئت کوهنوردی تنکابن توانست با تعدادی از کوهنوردان علاقه مند به این رشته، این برنامه صعود را با موفقیت به پایان برساند.

در سال ۱۳۷۳ به اتفاق دکتر اردشیر منصوری، کلاس سنگنوردی را در میانکوه برای خانم ها و آقایان و کلاس یخ و برف را در راه گردن برگزار کرد.


منبع :
تعداد بازدید:215
کلیه حقوق مادی و معنوی محتویات این سایت محفوظ است